تبادل
لینک هوشمند
سـلامی دوبـاره...
قـــول داده ام
گـاهــی
هــر از گاهــی
فـانــــوس یـــادت را
میــان ایـن کـوچـه های
بی چـراغ و بـی چلـچله
روشـــن کنـــم.
.
خیـالت راحـت!
مـن همـان منـم؛
هنـوز هم در این شب های
بی خـواب و بی خاطـره
میان این کوچـه های تاریک
پرســه میــزنم
اما به هیچ ستارهی دیگری
سلام نخواهم کرد.
نظرات شما عزیزان:
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدارتو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.............................gif)
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدارتو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم............................
یاد شعر ستاره شب خودم افتادم.gif)
.gif)
[ سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:سلامی دوباره,شعر عاشقانه,شعر کوتاه, ] [ 8:46 ] [ ایــزدمهــــــــــــــــر ]
[
آمار
وبلاگ:
